داستان درباره زنی به نام سونجا ویگرت خواننده ای مشهور است، او در استکهلم به سرعت مورد توجه افسر نازی یوزف تربوون قرار میگیرد و اما مدتی بعد توسط استخبارات سوئد به عنوان جاسوس جذب میشود اما تربوون به دنبال اوست و...

“میفتی” شانزده ساله در برلین با برادر و خواهر ناتنی ثروتمند اش، پدری خودخواه و دوست معتادش “اوفلیا” زندگی می کند. به تازگی مادر “میفتی” فوت شده است و در همین حال او با “آلیس” آشنا می شود، آدمی عجیب غریب که از او بزرگتر و یک قاتل می باشد …

تایگر هرچه می خواهد بدست می آورد. وانیلا نمی داند چه می خواهد. تنها چیزی که مهم است لباس فرم می باشد، تایگر به او می آموزد…